و در را که بستند راننده دید که خیلی مستند.
سریع ماشین رو روشن کرد بعد زود خاموش کرد!
گفت:
مسافران عزیز رسیدیم.
مرد اولیه پول میده و پیاده میشه.
مرد دومیه هم پول میده و هم تشکر میکنه.
مرد سومیه با عصبانیت تمام یه دونه محکم میزنه تو سر راننده!
راننده میگه چرا می زنی؟
اونم میگه:
اینو زدم تا درس عبرت بشه واست از این به بعد تند نری!
داشتی هممونو به کشتن میدادی!
نظرات شما عزیزان: